ترومای بیننسلی یعنی چه؟
وقتی یک نسل تجربهای بسیار دردناک یا آسیبزا (تروما) داشته باشد، اثراتش فقط روی همان نسل باقی نمیماند؛ بلکه میتواند به نسلهای بعدی هم منتقل شود. این انتقال فقط از راه «یاد دادن» یا «گفتن داستان» نیست، بلکه در احساسات، روابط، واکنشهای هیجانی، و حتی گاهی در سطح زیستی و ژنتیکی خود را نشان میدهد. به این پدیده میگوییم ترومای بیننسلی یا Transgenerational Trauma.
ریشههای نظری در روانکاوی
روانکاوی از همان ابتدای قرن بیستم به موضوع تروما حساس بود. فروید دربارهی «تکرارِ اجباری» و تأثیر تجربههای دردناک بر روان حرف زد. اما بعدها روانکاوان دیگر این بحث را گسترش دادند و بیشتر به انتقال تروما میان نسلها پرداختند:
- ملانی کلاین: توضیح داد چطور والدین ممکن است احساساتِ طاقتفرسای خود را ناخودآگاه به فرزندان «منتقل» کنند (Projective Identification).
- نیکولاس آبراهم و ماریا ترُک: گفتند اگر سوگواری برای یک تروما انجام نشود، «شبحی» از آن در روان باقی میماند و به نسلهای بعد منتقل میشود (مفهوم «کریپت/فانتوم»).
- ماریان هیرش: اصطلاح Post Memory را معرفی کرد؛ یعنی نسل دوم میتواند خاطرهی ترومای نسل قبل را چنان تجربه کند که انگار خودش شاهد مستقیم بوده است.
- وامیک ولکان: روی «ترومای جمعی» کار کرد و نشان داد چگونه یک ملت یا گروه قومی میتواند آسیبهای تاریخی را به نسلهای بعد منتقل کند.
این انتقال چگونه رخ میدهد؟
روانکاوان چند مسیر اصلی را توضیح دادهاند:
- انتقال هیجانی در رابطه والد-کودک: والد دچار تروما احساسات خود را ناخودآگاه روی کودک میاندازد و کودک آن را درونی میکند.
- رازهای خانوادگی و «شبحها»: تروماهایی که دربارهشان حرف زده نمیشود، بهصورت پنهانی و ناگفته به نسل بعد منتقل میشوند.
- سوگواری ناتمام: اگر نسل اول نتواند برای درد خود عزاداری کند، نسل بعد با بار آن زندگی میکند.
- الگوهای دلبستگی: والدین آسیبدیده معمولاً سبک مراقبتی مضطرب یا اجتنابی دارند و این روی دلبستگی کودکان تأثیر میگذارد.
- اثرهای زیستی و اپیژنتیک: پژوهشهای جدید نشان دادهاند تجربهی استرس شدید میتواند تغییرات شیمیایی در ژنها ایجاد کند و به نسل بعد منتقل شود.
پژوهشگران برجسته
- ملانی کلاین – انتقال هیجانی در روابط اولیه.
- نیکولاس آبراهم و ماریا ترُک – نظریه «شبح» و «کریپت».
- ماریان هیرش – مفهوم «پستمموری».
- وامیک ولکان – ترومای جمعی در سطح ملی و قومی.
- راشل یهودا – تحقیقات علمی دربارهی اپیژنتیک و ترومای بازماندگان هولوکاست.
پیامدهای بالینی
درمانگران روانکاو هنگام کار با افرادی که میراث ترومای خانوادگی دارند، چند نکتهی مهم را در نظر میگیرند:
- کمک به ساختن روایت و بیان تجربههای ناگفتهی خانوادگی.
- حساسیت به احساساتی که مراجع به درمانگر منتقل میکند (انتقال و انتقال متقابل).
- کار روی الگوهای خانوادگی و گاهی وارد کردن نگاه میاننسلی.
- در صورت نیاز، ترکیب روانکاوی با روشهای دیگر مثل درمانهای مبتنی بر تروما (مثلاً EMDR یا درمان شناختیرفتاری).
چرا این موضوع مهم است؟
نمونههای شناختهشده مثل بازماندگان هولوکاست یا فرزندان پناهجویان جنگ نشان میدهد که ترومای بیننسلی واقعی است و میتواند سلامت روان نسلهای بعدی را شکل دهد. اما این فقط دربارهی فجایع تاریخی نیست؛ حتی در خانوادههای عادی هم تجربههای حلنشده (مثلاً خشونت خانگی، فقر شدید، مهاجرت ناگهانی) میتوانند ردپایی عمیق روی فرزندان بگذارند.
جمعبندی
ترومای بیننسلی پلی است میان گذشته و حال. روانکاوی به ما کمک میکند بفهمیم چطور تجربههای حلنشدهی نسلهای قبلی به زندگی امروز ما شکل میدهد. پژوهشهای نوین هم نشان میدهند این اثرات میتوانند نهتنها در روان و روابط، بلکه در بدن و حتی ژنها نیز حضور داشته باشند.
برای درمان، مهمترین گام شناختن این میراث، به زبان آوردنش و تبدیل آن به روایتی قابلتحمل است؛ تا بار آن بهجای تکرار، به آگاهی و رشد تبدیل شود.


